Sent to you by FARYAD via Google Reader:
تظاهرات ۲۲ بهمن
هنوز جوابی برای خالی بودن میدان [آزادی] و این که چرا دوربین ها فقط نقاط محدود نزدیک به جایگاه را رصد میکرده داده نشده است... پنهان نگه داشتن واقعیت، منجر به حذف آن نمیشود.
اگر دعوت جنبش سبز و تشکلهای اصلاحطلب و مراجع عظام و دیگر شخصیتهای نظام نبود، امسال ما یک راهپیمایی بیرمقی داشتیم که اکثریت آن را نیروهای نظامی و انتظامی که از سراسر کشور جمع شده بودند تشکیل میداد.
قرار نیست همه همرأی باشند
بنده با توهین به کسانی که موافق شعارهای جنبش سبز نیستند مخالفم. قرار نیست و قرار نبود که همه با ما همرأی باشند و اگر کسی با ما همرأی نیست انسان بدی شمرده شود. همهی هموطنان ما هستند. منهای یک عده قمهکش و آدمکش، همه خواهران و برادران ما هستند. حتا نیروهای نظامی و انتظامی برادران ما هستند و میدانیم که مجبور به اعمال خشونت میشوند.
از اتوبوسهای امام تا اتوبوسهای اکنون!
بنده یادم میآید که برای آن که دستگاه دفاعی در زمان جنگ کامیونهایی را برای جبهه در اختیار بگیرد با چه موانع شرعی و اجرایی روبهرو بود و حتا در شرایط بسیار بحرانی جنگ، توسط حضرت امام اجازه داده شد از کامیونهای شخصی به شرطی استفاده شود که دولت رسما هزینهها و خسارتهای وارده را تقبل کند، که کرد. ولی برای این راهپیمایی، تقریبا بیشترین اتوبوسها و حتا قطارها برای جمعآوری جمعیت و نیروهای نظامی و انتظامی در اختیار قرار گرفته شده بود. اینگونه مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه شبیه همان ذهنیت استبدادی و رویههای پیش از انقلاب است.
تشکیلات راهبری جنبش فعلاً منتفی ست
با انحراف شدید صدا و سیما و یکطرفه شدن آن و بسته شدن روزنامههای کشور و زندانیشدن دهها روزنامهنگار، به نظر میآید که ایجاد تشکیلاتی که بتواند چهرههای مؤثر را دور هم گردآورد تا به صورت آشکار و در چارچوب قانون اساسی کار را به پیش ببرند فعلاً منتفی ست و هنوز به اعتقاد اینجانب راهبرد «هر شهروند، یک رسانه» و همچنین گسترش فعالیتهای شبکه اجتماعی در جهت گسترش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی، یک ضرورت است و جایگزینی برای آن وجود ندارد.
جنبش راه سبز هیچگاه از اجرای بدون تنازل قانون اساسی منحرف نشده است و انشاءالله تا انتها هم همین راه را خواهد رفت. بنده بارها درباره اهمیت پایبندی راه سبز این نقطه کلیدی صحبت کردهام و به عنوان یک فرد همراه، حراست از آن را مورد تأکید قرار دادهام...
استفاده از خیابانها، تنها راه نبوده است. دهها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادیها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاستهای ویرانگر اقتصادی، رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که به آنها مجال میدهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بیکفایت را تغییر دهند.
نسبت جنبش سبز با ملت ایران
ملت دوست ندارد که این چنین نامههایش، پیامهایش، گفتوگوهای تلفنیاش و پیامکهایش در معرض شنود قرار گیرد... باید به هر طریق ممکن از سوی جنبش سبز در سطح کشور و در میان همه اقشار، این آگاهی به مردم برسد که این خواست ملت، خواست جنبش سبز هم هست و نه تنها خواست آن است بلکه این مطالبات را همگانی کند.
استراتژی اصلی جنبش: آگاهیبخشی متواضعانه
بدون آگاهی گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود ندارد. افشاندن بذر آگاهی و گسترش آن به همه اقشار و همه نقاط کشور، تنها از طریق حضور خیابانی فراهم نمیآید... گسترش آگاهیها، استراتژی اصلی جنبش است. البته باید متواضع باشیم. هدف آن نیست که تغییرات ناشی از این استراتژی حتما به دست سبزها اتفاق بیفتد. سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن.
درخواست انتخابات آزاد
هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد، ما آن را نه علامت ضعف حاکمیت خواهیم شمرد و نه آن را خوار و کوچک جلوه خواهیم داد، بلکه آن اقدام علامت قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود. ما دوست داریم که خود حاکمیت، متشکل از همه ارکان آن، تضمینهای لازم را برای انتخاباتهای آزاد، رقابتی و غیرگزینشی فراهم آورد.
خطرناکترین راهبرد کنونی حکومت
آینده خوب برای کشور هم در گرو ایجاد زمینه برای وحدت بین همه مردم و اقشار مردم است و نه توصیف بخش قابل توجهی از ملت به «خس و خاشاک»، «گوساله و بزغاله» و «یک قشر محدود و اندک»... این تعریف یک ملت نیست. این حاکمیت یک فرقه است و دزدیدن مفهوم ایرانیت و حس ملی. و این خطرناکترین راهبردی ست که ما اکنون در مقابل آن قرار داریم.
نمیتوان یک راهپیمایی مهندسیشده ترتیب داد و دل خوش کرد که همه چیز تمام شده است.
حکومت ترس
آیا پیوستن آقایان خاتمی و کروبی به صفوف مردم و اعلام عملی وحدت و یکپارچگی به حل بحران کمک می کند یا فرستادن عده ای چماقدار و قمه و زنجیر بهدست برای اجرای استراتژی نصر با رعب؟ آیا حکومت میتواند راه حل را در ترساندن ملت بداند؟ اگر چنین پیروزی هنر بود، ما و همه جهانیان، حملهی صدام به حلبچه را محکوم نمیکردیم و نمیگفتیم او به مردم کشور خود هم رحم ندارد.
امید به آینده
بنده ارتباط وثیق جنبش راه سبز با گروههای مرجع را بهترین دلیل برای امید به تحقق خواستهای جنبش در آینده کشورمان میدانم. چرا وقتی میلیونها دانشجو در سراسر کشور در پشت جنبش سبز است، به آینده امیدوار نباشیم؟
روحانیت
به همه کسانی که به امید آیندهای بهتر برای ایران عزیز به جنبش پیوستهاند عرض میکنم که پیوسته مراقب باشیم در دام تبلیغاتی که میخواهد روحانیت کشور را به جنبش بیاعتماد کند نیفتیم. کارناوال روز عاشورای سال ۷۶ و نمایشها و تمهیدات شبیه آن از یادمان نرود. مخالفان جنبش اگر نه همه، ولی بخشی از آن، به هیچ اصول اخلاقی و دینی پایبند نیستند.
چهارشنبهسوری
مراسم این روز، یادمان جشنوارهی نور علیه تاریکی است... سبزها در هیچ برنامهی هنجارشکنانه یا تخریبی که موجب اذیت و آزار مردم بشود شرکت نخواهند کرد. ایجاد انفجار و آتشسوزی با مشی جنبش سبز که تلاش کرده است همواره حرکتهایش مسالمتآمیز و عمیق باشد سازگاری ندارد. سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق است. اگر این اصل مهم مورد توجه قرار گیرد و اعضای جنبش یکدیگر را به رعایت آن توصیه کنند، قطعا از آسیبهایی که ممکن است عدهای در لباس جنبش سبز انجام دهند جلوگیری خواهند کرد.
Things you can do from here:
- Subscribe to khabgard using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
0 نظرات:
ارسال یک نظر