گاهی نمی توان رفسنجانی را فهمید اما گاهی نیز سیاست ورزی اش انصافا تحسین برانگیز است. فقط لازم است خود را جای او بگذاریم که البته کار ساده ای هم نیست. در واقع یکی از علل نفهمیدن رفسنجانی این است که معمولا توقعات از او بگونه ای است که انگار فراموش شده که او - خصوصا از دید خودش - صاحب انقلاب است. یعنی اگر نظام جمهوری اسلامی به تناسب خودش رشد می کرد، رفسنجانی باید محافظه کار ترین مرد سیاست می بود.
آقای رفسنجانی در آخرین سخنان خود در جمع اعضای شورای مرکزی حزب اعتدلال و توسعه به دو نکته بسیار دقیق اشاره می کند. اول این که می گوید آقای خامنه ای اصلح ترین فرد برای حل مشکلات فعلی جمهوری اسلامی است، در واقع او را مسئول اصلی و مخاطب اعتراضات معرفی می کند. هاشمی تاکید می کند که این را قبلا هم گفته بوده اما چنین اشاره صریحی می تواند یک رویارویی متفاوت از سوی هاشمی رفسنجانی تلقی گردد. رهبر تا بحال وجود مشکل را نمی پذیرفت اما اکنون نیز که به نظر می آید پذیرفته آن را گردن معترضین گذارده و آنها را به توبه فرامی خواند.
تکیه رفسنجانی بر نقش رهبر برای حل مشکلات در مسیر سیاستی است که با بیانیه هفدهم میرحسین موسوی شروع شد و در واقع انداختن توپ در زمین حریف است.
اما نکته دیگری که رفسنجانی به آن اشاره می کند دلیل سکوت اش است. او می گوید که « در مواقعی به دلیل شرایط نامناسب، با الهام از روش بزرگان دینی سکوت اختیار کرده ام». می دانیم که سکوت بزرگان دینی، از امامان شیعه گرفته تا مجتهدین متاخر، همه در مقابل یا غاصبین خلافت و حکومت و یا حاکمین جائر بوده است
آقای رفسنجانی در آخرین سخنان خود در جمع اعضای شورای مرکزی حزب اعتدلال و توسعه به دو نکته بسیار دقیق اشاره می کند. اول این که می گوید آقای خامنه ای اصلح ترین فرد برای حل مشکلات فعلی جمهوری اسلامی است، در واقع او را مسئول اصلی و مخاطب اعتراضات معرفی می کند. هاشمی تاکید می کند که این را قبلا هم گفته بوده اما چنین اشاره صریحی می تواند یک رویارویی متفاوت از سوی هاشمی رفسنجانی تلقی گردد. رهبر تا بحال وجود مشکل را نمی پذیرفت اما اکنون نیز که به نظر می آید پذیرفته آن را گردن معترضین گذارده و آنها را به توبه فرامی خواند.
تکیه رفسنجانی بر نقش رهبر برای حل مشکلات در مسیر سیاستی است که با بیانیه هفدهم میرحسین موسوی شروع شد و در واقع انداختن توپ در زمین حریف است.
اما نکته دیگری که رفسنجانی به آن اشاره می کند دلیل سکوت اش است. او می گوید که « در مواقعی به دلیل شرایط نامناسب، با الهام از روش بزرگان دینی سکوت اختیار کرده ام». می دانیم که سکوت بزرگان دینی، از امامان شیعه گرفته تا مجتهدین متاخر، همه در مقابل یا غاصبین خلافت و حکومت و یا حاکمین جائر بوده است
0 نظرات:
ارسال یک نظر